به گزارش مشرق، عيد غدير نماد نشست و وحدتي شده است كه مي تواند آينده سياسي متفاوتي را رقم بزند. به همين دليل نشست اصولگرايان به شدت زير ذره بين ريزبينان سياسي داخلي و خارجي قرار گرفته است. پس از آنكه در آخرين روزهاي دولت دهم نوع نگاه متفاوت در لايه هايي از عمل گرايي اصولگرايان نمايان شد، ديگران از آن با عنوان اختلاف و شكاف ياد كردند. غافل از اينكه چنين رويه و روندي خاصيت سياست و قدرت است. مسئله اي كه در هر ساختي از سياست دموكراتيزه، خود را نشان داده است.
به هر حال عرصه عمل چنان با پيچيدگي هايي همراه است كه منتقدان بتوانند پس از مدتي بخشي از افكار عمومي را به سمت خود بكشانند. در چنين شرايطي طبيعي است دولتي كه روي كار است نمي تواند همه سطوح اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي را با خود همراه كند، به اين دليل كه چنين مسئله اي از اساس دست يافتني نيست. اين موضوع كه معمولا خود را در چرخش هاي انتخاباتي بعدي نشان مي دهد، در مرحله اوليه شكاف يا اختلاف سياسي حزب يا گروه حاكم معنا مي شود كه البته در چشم انداز بلند مدت درست نيست. زيرا با چرخش مشخص قدرت، طيف پيشين مي تواند خود را بازسازي كرده و و با بازآفريني انديشه هاي نوين و چسبندگي سياسي مجدد راه پيروزي را باز كند. در اين مسير ناتواني يا كم تواني جرياني كه بر سر قدرت است، كمك شاياني به طيف رقيب مي كند.
اين موضوع در بستر سياسي غيربسته، چرخش قدرت را ايجاد مي كند. در غير اين صورت و اگر قرار بود چنين روندي در حوزه سياست شكل نگيرد و ادامه پيدا نكند، هر كشوري تنها به يك حزب بسنده مي كرد و همه اركان قدرت را به دست مي گرفت.
بنابراين برخلاف آنچه كه در آخرين ماه هاي سال 91 و اولين روزهاي سال 92 گذشت، تفاوت عمل و انديشه اصولگرايان نه تنها به معناي شكاف بنيادي نبوده و ادامه نخواهد داشت كه محصول سياست هاي سال هاي گذشته بوده است كه چرخش قدرت را طبيعي جلوه مي داد. مسئله اي كه پس از گذشت يك سال، بازگشت به اتحاد و موفقيت را نويد مي دهد.
در اين ميان نوع عملكرد دولت دهم كه با انتقادهاي زيادي همراه بوده است، زمينه را براي شكست مقطعي اصولگرايان فراهم كرد و تابلوي اختلاف را به قصد، بيشتر آشكار كرد. اين همان نقطه ضعفي بود كه در حال حاضر هيچكدام از اصولگرايان، متمايل به بازگشت و تكيه كردن به آن نيستند. اتفاقا به همين دليل است كه «ديگران» علاقه مند هستند كه بازار آن روزها را داغ نگه دارند تا از آن آب ماهي خود صيد كنند.
«ديگران» با از دست دادن اين اميد نسبت به موفقيت خود در انتخابات سال 94 نااميدتر شده و ميدان را به اصولگرايان خواهند باخت. بخصوص كه مواضع و روندهاي شكل گرفته در يك سال گذشته كاملا نشان مي دهد كه اين «جمع پراكنده» قابليت اتحاد ندارد. جداي از پرتاب شدگي نماينده اصلاح طلبان در انتخاب رياست جمهوري سال 92، مسائل مهم و معنادار ديگري نيز وجود دارد كه موفقيت را دور از دسترشان قرار داده است.
اتفاقا دليل شكست اعتدال در آينده به خاطر پيروزي آن در گذشته (انتخابات 92) است. پس از پرتاب كردن نماينده اصلاح طلبان از بازار داغ انتخابات و اتحاد ظاهري اعتدال و اصلاح، اصلاح طلبان آن پيروزي را به نام خود ثبت كرده اند. بنابراين طي يك سال گذشته با تاكيد بر اينكه پايگاه اجتماعي دولت، اصلاح طلبان هستند و اعتدال اصولا پايگاه و جايگاهي ندارد، هشدار داده اند كه اگر دولت در مسير مورد نظرشان حركت نكند، در آينده سياست و انتخابات هيچ جايگاهي نخواهد داشت و آنها ديگر اتفاق سال 92 را تكرار نخواهند كرد.
از اين رو مسئله انتخابات 92 نه تنها ميان اصلاح طلبان اختلاف مبنايي ايجاد كرده است و بخشي از آنرا به سمت «اميد ايرانيان» پيش برده است، بلكه خشت اول شكاف و اختلاف بين اصلاح و اعتدال نوپا را گذاشته است. به اين دليل كه اين طيف جديد كه به هر شكل به دنبال وصله زدن انديشه و تئوري، در سياست ها و روندهاي خود بوده اند، نه تنها خواهان اتخاذ رويه اي مستقل به نام اعتدال هستند، بلكه در پي تفكيك سازي خود از اصلاحات بوده و علاقه مند به معرفي هويتي جديد هستند كه همين مسئله تا كنون باعث شكاف هاي بيشتري شده است و در آينده نيز بيش از اين نمايان خواهد شد. بنابراين يك پيروزي در دو لايه اختلاف و شكاف ايجاد كرده است. ابتدا شكاف در ميان اصلاح طلبان و ديگري اختلاف بين اصلاحات و اعتدال.
حركت جداگانه و مستقل ساز اعتداليون كه در انتخابات سال آينده نيز ادامه خواهد يافت، به شدت به مذاق اصلاح طلبان ناگوار آمده است. نبايد از حزب سازي هي تازه در ميان اصلاح طلبان به سادگي گذشت. بهتر است كه اين پديده ها در ميان خود اصلاح طلبان بيشتر مورد مدقه قرار بگيرد كه چرا چنين اتفاقاتي در آنها رخ مي دهد. در واقع اين دمل هاي سياسي نشان مي دهند كه اصلاح طلبان در ميان خود بيماري سياسي مضمني دارند كه هر وقت راهي پيدا كند، سربرمي آورد و سركوب آن هيچ دردي را دوا نمي كند. زيرا اين بيماري داخلي و ذاتي است. جداي از اين مسئله حزبسازي جديد اصلاح طلبان به وضوح واكنشي انتقادي به رويكردهاي اصلاح طلبانه و هويت سوز در برابر عملكرد اعتدال است. اصلاحات كه براي خود هويتي مستقل معنا مي كرد اكنون در حال تخريب از سوي متحدي است كه هم به آن علاقه مند است و هم متنفر...
منبع: جوان آنلاین
به هر حال عرصه عمل چنان با پيچيدگي هايي همراه است كه منتقدان بتوانند پس از مدتي بخشي از افكار عمومي را به سمت خود بكشانند. در چنين شرايطي طبيعي است دولتي كه روي كار است نمي تواند همه سطوح اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي را با خود همراه كند، به اين دليل كه چنين مسئله اي از اساس دست يافتني نيست. اين موضوع كه معمولا خود را در چرخش هاي انتخاباتي بعدي نشان مي دهد، در مرحله اوليه شكاف يا اختلاف سياسي حزب يا گروه حاكم معنا مي شود كه البته در چشم انداز بلند مدت درست نيست. زيرا با چرخش مشخص قدرت، طيف پيشين مي تواند خود را بازسازي كرده و و با بازآفريني انديشه هاي نوين و چسبندگي سياسي مجدد راه پيروزي را باز كند. در اين مسير ناتواني يا كم تواني جرياني كه بر سر قدرت است، كمك شاياني به طيف رقيب مي كند.
اين موضوع در بستر سياسي غيربسته، چرخش قدرت را ايجاد مي كند. در غير اين صورت و اگر قرار بود چنين روندي در حوزه سياست شكل نگيرد و ادامه پيدا نكند، هر كشوري تنها به يك حزب بسنده مي كرد و همه اركان قدرت را به دست مي گرفت.
بنابراين برخلاف آنچه كه در آخرين ماه هاي سال 91 و اولين روزهاي سال 92 گذشت، تفاوت عمل و انديشه اصولگرايان نه تنها به معناي شكاف بنيادي نبوده و ادامه نخواهد داشت كه محصول سياست هاي سال هاي گذشته بوده است كه چرخش قدرت را طبيعي جلوه مي داد. مسئله اي كه پس از گذشت يك سال، بازگشت به اتحاد و موفقيت را نويد مي دهد.
در اين ميان نوع عملكرد دولت دهم كه با انتقادهاي زيادي همراه بوده است، زمينه را براي شكست مقطعي اصولگرايان فراهم كرد و تابلوي اختلاف را به قصد، بيشتر آشكار كرد. اين همان نقطه ضعفي بود كه در حال حاضر هيچكدام از اصولگرايان، متمايل به بازگشت و تكيه كردن به آن نيستند. اتفاقا به همين دليل است كه «ديگران» علاقه مند هستند كه بازار آن روزها را داغ نگه دارند تا از آن آب ماهي خود صيد كنند.
«ديگران» با از دست دادن اين اميد نسبت به موفقيت خود در انتخابات سال 94 نااميدتر شده و ميدان را به اصولگرايان خواهند باخت. بخصوص كه مواضع و روندهاي شكل گرفته در يك سال گذشته كاملا نشان مي دهد كه اين «جمع پراكنده» قابليت اتحاد ندارد. جداي از پرتاب شدگي نماينده اصلاح طلبان در انتخاب رياست جمهوري سال 92، مسائل مهم و معنادار ديگري نيز وجود دارد كه موفقيت را دور از دسترشان قرار داده است.
اتفاقا دليل شكست اعتدال در آينده به خاطر پيروزي آن در گذشته (انتخابات 92) است. پس از پرتاب كردن نماينده اصلاح طلبان از بازار داغ انتخابات و اتحاد ظاهري اعتدال و اصلاح، اصلاح طلبان آن پيروزي را به نام خود ثبت كرده اند. بنابراين طي يك سال گذشته با تاكيد بر اينكه پايگاه اجتماعي دولت، اصلاح طلبان هستند و اعتدال اصولا پايگاه و جايگاهي ندارد، هشدار داده اند كه اگر دولت در مسير مورد نظرشان حركت نكند، در آينده سياست و انتخابات هيچ جايگاهي نخواهد داشت و آنها ديگر اتفاق سال 92 را تكرار نخواهند كرد.
از اين رو مسئله انتخابات 92 نه تنها ميان اصلاح طلبان اختلاف مبنايي ايجاد كرده است و بخشي از آنرا به سمت «اميد ايرانيان» پيش برده است، بلكه خشت اول شكاف و اختلاف بين اصلاح و اعتدال نوپا را گذاشته است. به اين دليل كه اين طيف جديد كه به هر شكل به دنبال وصله زدن انديشه و تئوري، در سياست ها و روندهاي خود بوده اند، نه تنها خواهان اتخاذ رويه اي مستقل به نام اعتدال هستند، بلكه در پي تفكيك سازي خود از اصلاحات بوده و علاقه مند به معرفي هويتي جديد هستند كه همين مسئله تا كنون باعث شكاف هاي بيشتري شده است و در آينده نيز بيش از اين نمايان خواهد شد. بنابراين يك پيروزي در دو لايه اختلاف و شكاف ايجاد كرده است. ابتدا شكاف در ميان اصلاح طلبان و ديگري اختلاف بين اصلاحات و اعتدال.
حركت جداگانه و مستقل ساز اعتداليون كه در انتخابات سال آينده نيز ادامه خواهد يافت، به شدت به مذاق اصلاح طلبان ناگوار آمده است. نبايد از حزب سازي هي تازه در ميان اصلاح طلبان به سادگي گذشت. بهتر است كه اين پديده ها در ميان خود اصلاح طلبان بيشتر مورد مدقه قرار بگيرد كه چرا چنين اتفاقاتي در آنها رخ مي دهد. در واقع اين دمل هاي سياسي نشان مي دهند كه اصلاح طلبان در ميان خود بيماري سياسي مضمني دارند كه هر وقت راهي پيدا كند، سربرمي آورد و سركوب آن هيچ دردي را دوا نمي كند. زيرا اين بيماري داخلي و ذاتي است. جداي از اين مسئله حزبسازي جديد اصلاح طلبان به وضوح واكنشي انتقادي به رويكردهاي اصلاح طلبانه و هويت سوز در برابر عملكرد اعتدال است. اصلاحات كه براي خود هويتي مستقل معنا مي كرد اكنون در حال تخريب از سوي متحدي است كه هم به آن علاقه مند است و هم متنفر...
منبع: جوان آنلاین